آزادی محدود
میگن آزادی انسان به اندازهی طنابی هست که بهش وصله! آزادی مطلق نیست! یه آزادی محدود!!
و خب طول این طناب برای آدمای مختلف با هم فرق داره!
گاهی طول این طناب با فاصلهای که آدم از خواستههاش داره متناسبه! شاید حتی طول طناب بیشتر باشه ... اینطوری آدم از طنابش راضیه! گاهی تا مرزهای آزادیش میره و برمیگرده ... البته اون مرزها شاید جاهای خطرناکی باشن! جاهایی که ممکنه آدم با آزادیش حتی ضرر بزنه به خودش ...
اما بعضیا طنابشون کوتاهه! خب بعضیا با کوتاهی طول طنابشون مشکلی ندارن! اما گاهی این کوتاهی طول طناب، ممکنه یه نفر رو از خواستههاش خیلی دور کنه، چنین آدمی معمولاً سعی میکنه بیشتر اوقاتش رو در مرزهای آزادیش سپری کنه، البته چون طنابش کوتاهه، مرزهای آزادیش زیاد خطرناک نیستن! اما این آدما طنابشون همیشه کشیده شدهست! انرژی زیادی تووش ذخیره شده! و وقتی طناب چنین آدمی یکباره بزرگ بشه، این آدم به مرزهای جدید آزادیش «پرتاب» میشه! و پرتاب شدن به یه جای خطرناک، خطرناکه! در «پرتاب شدن» آگاهی وجود نداره و آزادی بدون آگاهی، خطرناکه! چنین آدمی بیشتر اوقاتش رو در مرزهای آزادیش سپری میکنه تا کمبودهای قبلیش رو جبران کنه! چنین آدمی احتمال اینکه کارای خطرناکی بکنه، بیشتره!
پ.ن: توضیح دادن منظورم سخت بود! نمیدونم چهقدر تونستم اون چیزی که توی فکرم بود رو برسونم!
- ۹۲/۱۲/۰۶