هونیاک

آب کم‌جو، تشنگی آور به دست ... تا بجوشد آب از بالا و پست ...

هونیاک

آب کم‌جو، تشنگی آور به دست ... تا بجوشد آب از بالا و پست ...

هونیاک
پیام های کوتاه
  • ۴ اسفند ۹۲ , ۱۸:۵۷
    فکر
پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آمریکا» ثبت شده است

زلف بر باد دهم ...

شنبه, ۲۲ شهریور ۱۳۹۳، ۰۱:۲۸ ق.ظ

باد ... هیج‌کس در این شهر به اندازه‌ی من از این باد لذت نمی‌برد ... از این ساده‌ترین عنصر طبیعت ...

 سیر نمی‌شوم ... از این بادی که گوش‌هایم را نوازش می‌کند و می‌پیچد لای موهایم ...

بعد از یک ماه، هنوز هم برایم تازگی دارد ... ۲۵ سال عقده به همین سادگی‌ها خالی نمی‌شود ...

  • هونیاک

بستنی طلا

سه شنبه, ۱۱ شهریور ۱۳۹۳، ۱۰:۴۹ ب.ظ

یه نفر ایرانی توی آزمایشگاهمون هست و الآن داره در مورد بستنی طلای برج میلاد با یه خارجی (فکر میکنم آمریکایی باشه)‌ صحبت میکنه. آدمه کلی براش جالبه :)‌ البته به خاطر وجود پارتیشنا، من نمی‌بینمشون و فقط صداشون میاد، اما از حرفاش پیداس که کلی براش عجیبه! :D

این‌‌که براش جالب بود و چیزی در این مورد نشنیده بود، برام جالب بود. نمی‌دونم چرا فکر می‌کنم که چون ایران جهان سوم هست، هر چی که توو ایران هست، باید اول توی جهان اول بوده باشه بعد به جهان سوم رسیده باشه! و این‌که یه جهان اولی از یه چیزی که توو جهان سوم هست تعجب کنه، برام تعجب داره! اصلاً نمی‌دونم این حسه از کجا اومده! شاید بقیه آدما هم این جوری باشن و این تصور وجود داشته باشه که هر چی که توو جهان سوم هست حتماً توو جهان اول هم هست!

  • هونیاک

تفاوت‌ها

سه شنبه, ۱۱ شهریور ۱۳۹۳، ۰۲:۰۶ ق.ظ

آمریکا به خودی خود از کشورهای مهاجرپذیر دنیا محسوب می‌شود. فلوریدا هم از ایالت‌های مهاجرپذیرترِ آمریکاست و من به یک جای خیلی خیلی مهاجرت‌پذیر مهاجرت کرده‌م. این مهاجرت‌پذیر بودن باعث می‌شود آدم‌های بسیار بسیار متفاوتی کنار هم جمع شوند. یکنواختی‌ای بین آدم‌ها نیست. هر کس شبیه خودش و فرهنگ خودش است. برای منی که عادت‌کرده‌ام همیشه آدم‌های یک‌شکل ببینم، این موضوع کمی عجیب است و باعث می‌شود توجهم بیشتر به آدم‌های اطرافم جلب شود و بیشتر بهشان نگاه کنم. اما آدم‌هایی که به نظر می‌رسد سال‌هاست اینجا زندگی می‌کنند، این تفاوت‌ها برایشان عادی به نظر می‌رسد.

تفاوت‌ها از رنگ پوست هست تا مدل لباس پوشیدن یا رفتار کردن ... سایز چشم‌ها و رنگ موها ... آرایش موها و صورت ...

وقتی جمعیت یکدست باشد، این که آدم بخواهد هر طور خودش دلش خواست باشد، سخت است! چون ممکن است آن‌طوری که خودش هست، طور متفاوتی باشد که توی یک جمعیت یکدست، انگشت‌نمایش کند. اما این‌جا این‌قدر تفاوت زیاد هست که اگر هر کس بخواهد آن‌طور دلخواهش باشد، تفاوتی به جمعیت اضافه نمی‌کند و برای جمعیت قابل هضم است.

تفاوت زیاد هست و تفاوت درک می‌شود.

وقتی که ایران بودم، دغدغه داشتم که ممکن است به خاطر موهایم اذیت شوم! تجربه‌ی آزادی موهایم را نداشته بودم و فکر می‌کردم هر روز باید کلی وقت صرف کنم تا به فرم رسمی و قابل قبولی تبدیلش کنم تا بتوانم از خانه خارج شوم. ولی الان کمتر از وقتی که ایران بودم برای موهایم وقت صرف می‌کنم! برای قابلِ قبول بودنم، فرم موهایم برای کسی مهم نیست! کسی به این خاطر که موهایم بد جور حالت گرفته، چون دیشب با موهای مرطوب خوابیده‌م، چپ چپ نگاهم نمی‌کند. این‌که مجبور نباشم در بندِ ظاهرم باشم برای من لذت‌بخش است ... این‌که در بندِ ظاهرم نباشم برای من تجربه‌ی شیرینی‌ست ...

پ.ن: آدم‌ها بعد از سفر به یک کشور جدید، دچار شوک فرهنگی می‌شوند! این شوک فرهنگی چند مرحله دارد که اولین مرحله‌اش «شیفتگی» است که حدود ۵-۶ ماه طول می‌کشد و بعدش افسردگی می‌آید به سراغ آدم که ای وای که چه چیزهایی را گذاشته‌ام آمده‌ام! وقتی تازگی‌های این‌جا برایش عادی شد، دلش برای داشته‌هایی که داشت، تنگ می‌شود ... من الآن در دوران شیفتگی هستم و با عینک شیفتگی به همه چیز نگاه می‌کنم! خواستم صرفاً هشدار داده باشم :)

  • هونیاک

غیر از دلتنگی

شنبه, ۹ فروردين ۱۳۹۳، ۰۱:۵۱ ب.ظ

یه کم توی فروم اپلای ابرود در مورد زندگی توی آمریکا خوندم ... البته بیشتر در مورد مشکلات نوشته بودن اما خب میتونست مفید باشه ... و اتفاقاً چیزی که من الآن بیشتر نیاز دارم بدونم همون مشکلات هست ...

مثلاً این‌که فهمیدم هزینه‌های درمانی خیلی گرون هست! به خصوص دندون‌پزشکی! حتی بیمه هم گرونه!

حتی گاهی کیفیتش هم خوب نیست! مثلاً دو نفر از تجربه‌ی عصب‌کشی دندونشون نوشته بودن که بعد که باز دندونشون توی ایران معاینه شده، دکتر بهشون گفته که کار خوب انجام نشده!

جالب و عجیب بود! برای منی که انتظار دارم یه کشوری که جهان اول هست، در همه‌ی موارد بهتر، یا در بدترین حالت، مساوی شرایط کشورِ جهان سومی خودم باشه! اونم در چنین چیز مهمی که مربوط به سلامت آدم‌هاست! سلامتی که میشه گفت ابتدایی‌ترین و اساسی‌ترین نیاز هر کسیه!

خلاصه توصیه‌ی همه این بود که کارهای پزشکی (به خصوص دندون‌پزشکی) رو قبل از رفتن حتماً انجام بدیم.

یکی دیگه از مشکلات، مشکل غذاها بود! این‌که مثلاً توی رستوران‌ها توی غذاها مشروب می‌ریزن! یا گوشتاشون ذبح اسلامی نشده!!!

این‌که قبل از هر غذایی که میخوای بخوری، اگه این چیزا واسه‌ت مهمه باید چک کنی قبلش!

یا مثلاً سبزی نمیشه پیدا کرد! سبزی قرمه! سبزی کوکو! البته ممکنه سبزی خشک بشه پیدا کرد که خب خاصیت سبزی تازه رو نداره!

خلاصه که غیر از دلتنگی مشکلات دیگه‌ای هم هست!

  • هونیاک