انگشت زندگی
پنجشنبه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۲، ۱۲:۱۱ ب.ظ
«زندگی بدجوری روی مغزم لَم داده است. بعضی وقتها فقط انگشتش را میکشد روی آن شیارهای خاکستری و کمی قلقلکم میدهد و بعضی وقتها، آخ، بعضی وقتها آن انگشت لعنتیاش را مثل مته فرو میکند توی مغزم، مثل مته، با همان سروصدا، با همان بیرحمی، با همان کثافتکارییی که روی آسفالت خیابان راه میاندازد.»
هست یا نیست؟ / سارا سالار / نشر چرخ