هست
پنجشنبه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۲، ۱۲:۲۴ ب.ظ
کمتر از ۸ ساعت مونده به تحویل سال و تبدیل شدن ۹۲ به ۹۳ و من باید بشینم ۹۲یی که گذشت رو نقد کنم و کلی آرزوهای قشنگ برای ۹۳ داشته باشم! اما به جاش نشستم هی تکههای خوشمزهی «هست یا نیست؟» رو تایپ و پست میکنم!
رمانی که توی هر فصلش دو زمان متفاوت رو همزمان پیش میبرد! یکی زمان «حال» که به صورت اولشخص نقل میشد و یکی هم «گذشته» که سومشخص بود! و پاراگرافهای حال و گذشته تقریباً به صورت یکی در میون توی هم بُر خورده بودن ...
گم شدن توی زمانها و رفت و برگشت بین حال و گذشته رو دوست داشتم ... و نثرش رو ... و داستانش رو ... و بعضی جملههاش رو ... و ایدهها و فکرهای نویسنده رو ... و ...