دلگرفتگی
جمعه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۳، ۰۹:۵۹ ب.ظ
پست قبلی صرفاً یک دلداری بود! چون بچه مجبوره که به دنیا بیاد ولی من مجبور نیستم که دکترا بخونم!
نونم نبود؟ آبم نبود؟ دکترا خوندنم چی بود؟
سخته! خیلی سخته! خیلی خیلی سخته! خیلی خیلی خیلی سخته!
از دور خیلی قشنگ و جذاب به نظر میاد، اما در واقعیت خیلی سختتر از اون چیزیه که آدم فکرش رو میکنه!
پ.ن: دلگیری عصر جمعه هم مزید دلگرفتگی شد ...
پ.ن۲: این آخرین عصر جمعهام بود!
پ.ن۳: نمیدونم اونجا هم آدم عصرای جمعه دلش میگیره؟ شایدم صبحای جمعه دلش بگیره! یا شایدم عصرای یکشنبه دلش بگیره!
- ۹۳/۰۵/۱۷